به تازگی کتابی راز آلود با عنوان “بوفی کور” نوشته آقای محمد رسولی منشتر گردیده است.این کتاب ۸۰ صفحه می باشد.ولی کتاب بوفی کور از نظر محتوا بسیار سنگین و پر معنا است.متن کتاب بوفی کور دارای نوشتاری با سبک و نگارش خاصی است که خواننده را به دنبال خود می کشاند.این کتاب یادآور اثر جاویدان زنده یاد صادق هدایت می باشد.اما در عین حال متنی سوا و جدا و مستقل است.بوفی کور آقای محمد رسولی بسیار پیچیده، رمز آود و کتاب خاصی است. به نظر می رسد نویسنده این اثر نیز با آگاهی ها و تسلط به همان دانش ها (علم و علاقه به تاریخ ایران و اسطوره شناسی و آشنایی به زبان پهلوی و …) توانسته کتابی بنویسد که خوانندگان تایید می کنند بوف کور دوم و بلکه از جهاتی برتر است.
کتاب مهم ” بوفی کور” نوشته ی آقای دکتر محمد رسولی یک اثر خاص و ویژه است، که در این باره توضیحاتی در ادامه نوشتار خواهد آمد.
کتاب “بوفی کور” حجمی نسبتاً کم (هشتاد صفحه) دارد، ولی بسیار دارای محتوای غنی است و در سراسر کتاب نکات عمیق و ژرفی وجود دارد. می توان”بوفی کور” آقای محمد رسولی را یک نوول دانست و نامید، چرا که در تعریف نوول نیز گفته اند ” کوتاه ولی غنی است”.
ظاهر موضوع کتاب روایت خاطره گونه ی راوی یا همان نویسنده از برخی وقایع مهم زندگی گذشته خود است. اما در عین حال دایم وضع حال و امروز خود را نیز یادآوری می کند. راوی عاشقی دل باخته است که در گذشته در برخورد با یک زن بسیار زیبا، مفتون و شیفته و دل باخته ی او گردیده است. راوی به شدت عاشق او شده است و این عشق خواه ناخواه بر روح وروان و تفکر حتی جسم عاشق اثر ژرف گذاشته است.
نویسنده یا همان راوی داستان به هنگام بیان و شرح این عاشقی دانسته های ذهنی خود را نیز بیان می کند و برای کوتاه گویی( که ناشی از بی حوصلگی خاص هر عاشقی است) به مطالب مهم زندگی خود به کوتاهی اشاره می کند. درکِ آن اشارات و وقایع که آقای محمد رسولی به صورت خاطره، خیلی کوتاه و گذرا در کتاب” بوفی کور” می آورد، نیاز به تامل و دقت زیاد دارد. حتا گاه خواننده مجبور است برای دانستن کامل آن مطالب مورد اشاره، به کتاب های دیگر به ویژه کتب تاریخی عهد عتیق و اساطیر ایرانی و یا حتی اوستا و شاهنامه رجوع کند. یکی از خوانندگان آگاه گفته است برای دانستن درست مطالب مبهم اما مهم کتاب” بوفی کور” باید کتاب ” نگاهی نو به شاهنامه ” استاد رسولی را خوانده باشی. نیز همین خواننده ی حرفه ای کتاب اضافه می نماید: حتی خوب است که کتاب ” تاریخ تمدن و فرهنگ کهن ایران” نوشته ی دکتر هوشنگ طالع را خوب دانست تا بهتر از مطالب کتاب مهم بوفی کور آقای رسولی لذت برده شود.
برای روشن شدن منظور در اینجا مثالی از خود کتاب بوفی کور می آوریم:
در صفـحه ی۲۱ کتاب اشاره به وجود هفت سرزمین و شهر می شود که به آنها “خــوفـسا” گفته می شود. باید توجه داشت که خوفسا حروف اختصاری آغازین نام هفت سرزمین و کشوری است که اهورا مزدا در اوستا می گوید آنها را آفریدم. این توضیح درکتاب نیست، اما روشن است که خوفسا، حروف اختصاری آغازین آن سرزمین ها است.
یا جایی که فرد با شکوه و زیبا، اما پر هیبت و ابهت به جوان سفید مو! می گوید: از کتاب کهن بخوان. معلوم می شود که آن فرد با شکوه و شوکت می تواند منوچهر پیشدادی و جوان سفید مو زال پدر رستم باشد..
سراسر کتاب پر از احساس و اندوه خاصی است که عشاق دلسوخته دارند. عشاق همیشه اندوهی خاص دارند. چون در زمانی که در فراق هستند، درد فراق دارند و در زمانی هم که در وصال هستند، بیم از فراق دارند.
کتاب ” بوفی کور” که به گونه ای عنوان آن یادآور کتاب بوف کور صادق هدایت است، از آن کتاب هم به دور نیست و به گونه ای کمک می کند که پیام بوف کور هدایت هم بهتر درک شود.
در یکی از صفحات کتاب “بوفی کور” می خوانیم که عوامل یک فرمانده، مردی را به جرم اینکه “مهرورزی” می کند، دستگیر و برای تعیین مجازات! نزد آن فرمانده آورده اند.
این ممکن است اشاره به گسترش دین زرتشت پس از” کیش مهر” ایرانیان بکند و آن شخص که اتهام” مهرورزی” دارد اشاره ای به همان آیین او یعنی ” کیش مهر” باشد. ولی یکی از نویسندگان نیز گفته است، منظور نویسنده (محمد رسولی) بیان های حالات عاشق است.از دید عاشق، دیگران با او و با هر کی که عشق می ورزد و مهرورزی دارد مخالف هستند.
به طور کلی سوال و ابهام اصلی در کتاب ” بوفی کور” رسولی این است که آیا نویسنده زجر و درد تجربه شده یک عشق نافرجام را بیان می کند و یا نه؟آیا همانطور که برخی حدس زده اند، موضوعات مهم دیگری را بیان می کند و با ایما و اشاره از تاریخ، شاهد می آورد؟ آنچه که از آقای رسولی نویسنده ی کتاب” بوفی کور” می دانیم این که او از تاریخ ایران باستان و کهن به خوبی آگاهی دارد و شاهنامه پژوه است و درباره ی موضوعات مذکور یعنی تاریخ ایران کهن و شاهنامه آثاری را به چاپ رسانده است. حال آیا کتاب “بوفی کور” که هم عنوان کتاب خاص است و هم محتوای آن و نیز سبک نوشتار آن متفاوت است، صرفاً یک رمانی کوتاه است و یا کتابی فلسفی و تاریخی است؟! ممکن است هردوی اینها باشد.
بوفی کور کتاب پر راز و رمزی است که با یک بار خواندن همه ی حرف او دریافت نمی شود و لازم است با دقت تمام، چند بار خوانده شود.
بوفی کور، روایت عاشقی دلسـوخته و تنها و منزوی و گوشه گیر است که در انتهای قصه هم از غصه ی معشوق خود در غریبی و تنهایی می میرد و دنیایی از خـاطرات زیبای نگفته را با خود به گور می برد.
یکی از نویسندگان هم میهن خوزستانی، راجع به کتاب ” بوفی کور”گفته است: این شاید مهم ترین کتاب منتشره در ایران در طی صد سال اخیر باشد.
نمی توان با قاطعیت، این ادعا را پذیرفت. هم چنانکه نمی توان آن را رد کرد. شاید در آینده این کتاب مهم که در ناشناختگی و گمنامی چاپ شده است به تدریج راه خود را باز می کند، و بیشتر شناخته گردد. کـتابی که مدتها طول کشـید تا مجـوز چاپش ( آن هم با اما و اگرها و شـرط و شروط) صادر گردید.
داستان مهم و مبهم کتاب رازآلود بوف کور صادق هدایت همراه با آه و اندوه و حسرت نهفته در آن قصه که غصه ای دائمی تا پایان ماجرا همراه است تا به آن حد که سرانجام نیز نومیدی راوی او را به مرگ می رساند و پایان می پذیرد، نوعی پیوستگی مفهومی با کتاب “بوفی کور” آقای رسولی دارد.
راجع به بوف کور زنده یاد صادق هدایت روایت های بسیار گوناگون و متفاوت و گاه متضاد و متعارض گفته شده است. که تقریباً هیچ کس هم آنچه را که باید از منظور و پیام هدایت می فهمید، درنیافته است و نگفته است. حالا مگر این اواخر که برخی تا حدی دانستند و گفتند.
حالا خود صادق هدایت مظلوم تر از اثرش”بوف کور” بوده است. از آن تحلیل ها و تاویل های کرده اند بر خطا. چنان برخی از برداشت ها از بوف کور اشتباه و بد است که آدمی به شرم می آید و آزرم مانع از بیان آنها می شود.
در نخستین سال های چاپ آن حتی بزرگانی مثل جمالزاده کتاب بوف کور هدایت را بی فایده و فاقد ارزش خواندن گفته بودند. اما گذر زمان نشان داد که چه کتاب مهمی است. باید گفت که کتاب ” بوفی کور رسولی” تقلید کتاب هدایت نیست. بلکه همانطور که در جایی از کتاب از زبان راوی گفته می شود:
“این کتاب تاییدی بر پیام کتاب هدایت است. هر کس که به این مقام و جایگاه می رسد، می بیند چیزی را که آن دیگری دیده بود. اما دیگران که به این مقام نرسیده اند، تصور می کنند این دارد از آن تقلید می کند، نه این یک تقلید نیست، یک تایید است.”
کتاب مهم بوفی کور، نوشته دکتر محمد رسولی دربردارنده ی اسرار علمی، تاریخی بسیاری است که در قالب هنر ادبیات بیان شده است. به نظر می رسد کتاب چکیده و عصاره ی صدها کتاب باشد. راوی در این کتاب گویا یک عمر سیزده هزار ساله دارد که خاطرات مهم و تاثیرگذار در زندگی اش را، بیان می کند. اما این راوی سیزده هزار ساله کیست؟!
راوی گاه با یک حرکت سر که بالا پایین می شود دو هزار سال زمان را طی می کند.
چنانکه در صفحه۵۰ کتاب راوی اسفندیار را می بیند که در حال تبلیغ دین زرتشت است و هنگامی که از خستگی سرش پایین می افتد، بار دیگر که سر بالا می کند سردار زبان نفهم سپاه عرب را در دو هزار سال بعد می بیند که همان سخنان اسفندیار را با زور شمشیر می گوید!…
می توان گفت این کتاب عصاره صد کتاب فلسفی، تاریخی، ادبی و سیاسی اجتماعی است. در آخر داستان راوی قصه می میرد. چرا؟ چون امیدی به اصلاح در جامعه نمی بیند.
آنچه را زنده یاد صـادق هدایت در بوف کور خود جـا انداخته، این پر می کند. نویسـنده با او هم آواست، اما به دانش پیشرفته ی امروز هم مجهز است. گاه گویی خود صادق هدایت است که به روز شده است. چنانکه در خود کتاب هم اشاره گونه آمده است که: من یک قل دیگر هم داشتم بنام “راستگو”.پیداست که راستگو می تواند منظور همان صادق باشد.
کتاب بوفی کور، دانش نامه ی کوتاه از اوستا و شاهنامه و متون کهن و نیز جدید است. بوفی کور مصیبت خانواده های جنگ زده پس از یورش تازیان و ستم سخت حمله ی مغول تا پیمان ننگین ” ترکمان چای” و … را بیان می کند، تا قحطی جنگ جهانی اول.
با این همه تلخی های مندرج در کتاب، اما جای” عشق” و عاشقی هم خالی نمانده است و کتاب در عین حال عشقی هم هست و حالات یک عاشق دلباخته به خوبی و روان شناسانه بیان می شود.
بوفی کور کتاب عجیب و خواندنی است. اما باید به دقت ریزبینانه خوانده شود.
افسوس، چون نویسنده کتاب به بیگانه و بی .بی. سی و هیچ کجا وصل نیست، چه بسا کتاب به فراموشی و حاشیه رانده شود.
در اینجا جملاتی از کتاب مهم” بوفی کور” نوشته ی آقای دکتر محمد رسولی را می آوریم:
من چه می توانستم بکنم؟ با مردمی سرگشته و بخت برگشته. مردمی حیران و ویلان و نالان و سرگردان ودر خود پریشان! ص ۶۷
در زندگی آدمی، آزردگی های روحی فراوانی وجود دارد که دردهای ناشی از آن، بدتر از دردهای جسمانی است. همگان هم ممکن است کمابیش از این دردها داشته باشند.یک جور خاصی است که انگار روح و روانت در درد دایمی ست. اما نمی توانی آن را درست بیان و ادا کنی!….
از کتاب “بوفی کور” نوشته محمد رسولی ص ۷
شاید آنهایی که خیلی چیزها را انکار می کنند. گناهی ندارند. بلکه آن انکار به خاطر عدم شناخت از موضوعات است. ناشناخته ها برای ما حالت عجیب پیدا می کنند. شاید انکارها، ناشی از نوعی نادانی باشد!
کتاب “بوفی کور” ص ۱۷
{در تاریخ} بیشترش ستم بود. بیشترش حق بر باطل غلبه نداشت.
بوفی کور ص ۳۲
در زندگی آدمی، آزردگی های روحی فراوانی وجود دارد که دردهای ناشی از آن، بدتر از دردهای جسمانی است. همگان هم ممکن است کمابیش از این دردها داشته باشند.
یک جور خاصی است که انگار روح و روانت در درد دایمی ست.
اما نمی توانی آن را درست بیان و ادا کنی…
ص۷
شاید آنها که خیلی چیزها را انکار می کنند، گناهی ندارند. بلکه آن انکار به خاطر عدم شناخت از موضوعات است.
ناشناخته ها برای ما حالت عجیب پیدا می کنند.
شاید انکارها، ناشی از نادانی باشد! ص ۱۷
کتاب مهم و راز آلود “بوفی کور” نوشته ی آقای محمد رسولی در سال ۱۳۹۷ نوشته شد و پس از ۱۴ ماه معطلی! در وزارت ارشاد سر انجام در آغاز سال ۱۳۹۸ خورشیدی توسط انتشارات سبزان منتشر گردید.