مقدمه ی کتاب:
توجه به سالمندان به عنوان سرمایه های اجتماعی در فرهنگ ما ریشه ی بسیار عمیقی دارد.در فرهنگ اصیل ایرانی به نقش سالمندان در راهنمایی تدبیر و تجربه گرایی اشاره شده است؛چنان که فردوسی حکیم می فرماید:
شهنشاه گوید که از رنج من مبادا کسی شاد و از گنج من
مگر مرد بادانش و یادگیر چه نیکوتر از مرد دانا و پیر؟
قدردانی از سالمندان و تکریم آن ها در فرهنگ ایران و ایرانی همیشه پررنگ و مثال زدنی بوده است.ایران دارای مکتب انسان دوستی است و تکریم انسانی را بسیار در فرهنگ و گذشته خود دارد و برای این مسئله می توان به اشعار اشاره کرد که نقش کرامت فرد سالمند را به رخ می کشد.
توانا بود هر که دانا بود ز دانش دل پیر برنا بود
چنین گفت داننده دهقان پیر که دانش بود مرد را دستگیر
مگر مرد با دانش و یادگیر چه نیکوتر از مرد دانا پیر
مگر غیر از این است که سالمندان سرمایه های اجتماعی بسیار قابل احترامی هستند که جامعه به حضور آنان نیاز دارد مسلما می توان از راهنمایی ها و تجربیات آنان در جهت پیشبرد زندگی و رسیدن به سعادت استفاده نمود.در واقع نقش فرد سالمند در جامعه می بایست نقشی پر رنگ باشد و از فرهنگ ایرانی برای تکریم و احترام کرد تا بتوان از طریق سعادت جامعه را نیز تضمین کرد.تکریم بدون در نظر گرفتن حقوق اجتماعی سالمندان میسر نیست،چرا حقوق اجتماعی نمودی از تکریم و احترام به شخصیت است.هرگونه نیازی که سوی سالمندان باشد احتیاج به حمایت های حقوقی دارد و می بایست از جانب قانونگذار د دکترین مورد حمایت قرار گیرد.بدین ترتیب حمایت های حقوقی می تواند مکلف کردن دستگاه های اجرایی به وسیله ی قانونگذار در جهت تامین امنیت حقوقی،درمانی،غذایی،شهری و اجتماعی سالمندان باشد.
در کشور ما ایران نیز از دیدگاه موضوع تامین اجتماعی به نوعی وجود داشته و این می تواند طبیعی و درست هم باشد.چون وقتی که ثابت شده ایران خاستگاه تمدن بشری است و یا لااقل یکی از کهن ترین خاستگاه های تمدنی فلات ایران بوده و وقتی که به حکم عقل و ضرورت می دانیم انسان ها دائما به حمایت و تامین از سوی اجتماع و جامعه نیازمند است.بنابراین کاملا قابل انتظار است که در این سرزمین تامین اجتماعی از دیرباز و حتی از زمان پیشدادیان وجود داشته است،چنانکه یافته های تاریخی این را نشان می دهد.
شیخ سعدی نیز در کتاب مهم نصیحه الملوک در بند هشتم سخنش
می فرماید:
بر حکومت است که خدمت کاران قدیم را قوت خدمت نمانده است اسباب مهیا دارد و خدمت در نخواهد که دعای سحر گاه به از خدمت به درگاه.چنانکه با دید ظریف ادبی و نگرش دقیق حقوقی به فرمایش سعدی بزرگ را برسی کنیم،به خوبی روشن است که او به عنوان یکی از ستون های امید و پایه های محکم ادبیات کلاسیک ایران و نماینده بی چون و چرا فرهنگ و ادب ایران زمین می گوید :به کهن سالان باید خدمت کرد و وسایل و امکانات رفاه و آسایش آنان را فراهم نماید.باید به بزرگ سالان بدون معوض امکانات داد و تامین زندگی آنان بر عهده دولت و حاکمیت است و همه ی این کارها با رعایت حرمت و احترام و بزرگداشت بزرگان باشد.
در همین گفتار به برکت وجود دارد بزرگ سالان اشاره شده است و اشاره می کند که در آنان معنویت و برکت وجود دارد که رضای خاطر آنان که سبب یک دعا شود از هر چیزی بیشتر ارزش دارد.
آری،خواننده ارجمند،نگاه فرهنگ رخشای ایرانی به بزرگ سال و سالمند چنین است و بزرگان فرهنگ ایران این گونه دولت و حاکمیت را مکلف به خدمت سالمندان می دانند و چنین با احترام به آنها می نگرند.
بنابراین اگر مل می گوییم بزرگ داشت بزرگان و سالخوردگان در فرهنگ ایران نهفته است،است،ادعای درستی است.
اما غرض از آنچه در سطور بالا آمد این بود که بدانیم در فرهنگ ایران و در ادبیات ایران چه نگاه خوبی به سالمندان بوده است.
حضور نویسنده در چندین نشست و جلسه مربوط به امور سالمندان در مراکز و موسسات حقوقی خصوصی و عمومی (دولتی و غیر دولتی) انگیزه شد تا کتابی ساده و کم حجم قابل کاربرد برای همگان تهیه و تقدیم گردد.این کمترین کار به عنوان خدمتی در حد خود،را به عنوان هدیه ناقابل تقدیم به باشگاه سالخوردگان و سالمندان گرانقدر و جامعه ی پژوهشی کشور می نمایم.
آخرین دیدگاهها