دکتر محمد رسولی (دانش آموخته ی حقوق اقتصادی)

مشکلات اقتصاد ایران

تجارت آزاد

زمانی دبیر کل سازمان ملل در مقاله ای نوشته بود:

” کشور های صنعتی جهان که همواره از فضایل تجارت آزاد سخن می رانند، خود در عمل مانع توسعه کشور های فقیر می شوند.

اهمیت این دیدگاه هنگامی روشن می شود که به این واقعیت توجه داشته باشیم که تجارت آزاد که همراه با تهاجم فرهنگی همه جانبه در میان کشور های توسعه نیافته تبلیغ و تجویز می گردد،‌ سرابی است که با حفظ روند های موجود، پیامد آن فقر و نابرابری بیشتر برای کشورهای توسعه نیافته است.

جملات با بار منفی بالا را از آن رو در آغاز سخن آوردم که قبل از پرداختن به هر نکته ای دیگر راجع به تجارت آزاد، این واقعیت را به یاد خود بیاوریم که جهان اقتصاد، دنیای رقابت جدی است که در آن چندان خبری از دوستی و مهر ورزی نیست، فقط با جدیت و حساب و کتاب با در نظر گرفتن واقعیات، می توان کار اقتصادی کرد.

هنگامی که از فعالیت های اقتصادی بین المللی جهت کسب سود برای کشور سخن می گوییم، هم زمان شعار های زیبایی از نهاد های بین المللی می شنویم، که باید در ورای آن شعار ها و گاه حتی بگو‌_بخند ها، این واقعیت را دید که جهان پیشرفته و سرمایه دار، خواهان پیشرفت دیگر کشور ها نیست.

از تلخی دنیای سیاست، یکی آن است که سیاست در اقتصاد جهانی سخت به اقتصاد آمیخته است و امور اقتصادی در سیاست تنیده است.

سیاست اقتصادی ابر قدرت های اقتصادی خواستار ضعیف ماندن دیگر کشور هاست.

تجارت آزاد، بحث خیلی مهمی است. خیلی هم ارزش دارد که به آن پرداخته شود. چهره های پنهان هم در پس این بحث وجود دارد که هدف این نوشتار، جلب توجه خواننده ی ارجمند به آن هاست تا بدانیم موضوع به آن سادگی و زیبایی! که بیان می کنند، نیست.

می دانیم که یکی از دلایل اصلی پرداختن به تجارت آزاد، موضوع ” مزیت نسبی ” در تولید کالاست. از آن رو که ممکن است یک کشور امکانات و توانایی و شرایط تولید کالایی را بهتر از دیگران داشته باشد و کشور های دیگر نیز این حالت را برای کالاهای دیگر داشته باشند. در این صورت به قول آدام اسمیت (اقتصاد دان مشهور):

… ” اگر یک کشور خارجی بتواند کالایی را ارزان تر از آن چه خودمان می توانیم تولید کنیم به ما عرضه کند، بهتر است آن کالا را وارد کرده و بر تولید کالاهایی که در آن ها مزیت داریم، متمرکز شویم. ”

این استدلال درستی است و عقل اقتصادی حکم می کند همین رفتار را هم پیشه کرد.

اما باز موضوع به این سادگی نیست. یکی از اهداف این نوشتار همین است که ذهن خواننده هوشیار، متبادر به این مطلب گردد که جهان سیاست و اقتصاد سیاسی چه لایه های ژرف و گاه پیچیده ای دارد که با دریافت اولین پیام، نمی توان و نباید به قضاوت و نتیجه گیری پرداخت. بلکه باید به نُه تویِ پیچیده ی آن در فضای غبار آلود و تیره گون جهان سیاست و اقتصاد پرداخت.

حالا این جهان پیشرفته و آزاد که به ظاهر طرفدار  تجارت آزاد و رفاه ملل است، وجود یک عامل مهم  تعیین کننده، تحدید کننده و تهدید آمیز به نام ” تحریم ” را چه می کند؟

به تحریم بیندیشد و به کشوری که خواسته با استفاده از اصل مزیت نسبی در اقتصاد و تجارت آزاد در حقوق اقتصاد بین الملل، دردی از درد های خود را درمان کند و شاید روی پای خود، یارای ایستادن بیابد.

او چگونه با وجود تحریم، کالایی را که مزیت نسبی در ساخت یا تولید آن را دارد، صادر کند؟ چگونه نیاز خود به سایر کالا های دیگر را تامین و وارد کند؟ تحریم راه ورود و خروج را بسته است.

اکنون که بحث به این جا رسید، جا دارد که عنوان ما که مشکل اقتصادی ایران است، به این بیندیشیم که کشوری مانند ایران که دچار تحریم شدید است، قابل انتظار است که دچار مشکلات اقتصادی باشد. مقاومت اقتصادی مردم سبب شده که تحریم ها چندان تاثیری نداشته باشند. اما خواه نا خواه سبب بروز نارسایی ها و مشکلاتی شده است. در رابطه مستقیم با بحث ما، تحریم درست در نقطه مقابل تجارت آزاد است و تا حد زیادی ما را از این امکان محروم ساخته است. بنابراین مسائل مهم اقتصاد ایران تحریم و مشکلات اقتصادی ناشی از آن می باشد.

همانطور که گفته شد حتی اگر تحریم ها رسمی بین المللی هم نباشد، کشور ها دارای قدرت اقتصادی، خواستار و خواهان پیشرفت اقتصادی دیگر کشور ها و وجود تجارت آزاد واقعی برای آنها نیستند.

راهکار های مقابله با تحریم ها:

امیدواریم که خداوند کمک کند در این قسمت از سخن حرف های شعار گونه ننویسیم . سخنی مبتنی بر واقعیت و شدنی بگوییم. راجع به مقاله با تحریم ها صاحب نظران بسیار گفته و نوشته اند. ضمن احترام به همه ی آنها باید نکات زیر را هم گفت:

۱-باید در داخل کشور بیشتر کار کرد. کار مثبت و موثر و سازنده و مولد و مفید باید انجام داد. برای این منظور باید حتی المقدور موانع انجام کار را کم کرد.

۲- یکی از موانع برای انجام کار، دست انداز هایی است که توسط برخی از نهاد ها مانند سازمان امور مالیاتی، اداره کار و تامین اجتماعی، شهرداری ها و مانند این ها ایجاد می شود. قوانین و مقررات و رویه اجرائی اینگونه ارگان ها باید برای انجام کار، تعدیل و تلیطف شود.

۳-در باره ی رابطه ی کارگر و کارفرما، نگذاریم همان مشکلی که در بخش دولتی وجود دارد و کارمند می داند که به هرحال حقوق خود را آخر ماه می گیرد، برای بخش خصوصی ام اتفاق بیفتد.

باید در بخش خصوصی کارگر بداند که اگر برای مجموعه درآمدی نباشد او هم زیان خواهد کرد. لذا باید بکوشد و با همدلی و احساس مشارکت و مسئولیت راندمان کار را بالا برد.